فیلم سینمایی گُل های جنگ همه چیز هایی که لازم است داشته باشد را دارد. یک کارگردان جسور با کارنامه ای درخشان. گُل‌های جنگ اقتباسی از رمان ۱۳ گل نانجینگ» نوشته یان گلینگ است. بنابر این، این فیلم یک پشتوانه ادبی قوی دارد. فیلمبرداری فوق العاده. طراحی صحنه و طراحی لباس های عالی. نور پرداری عالی. به تمام معنا فیلم همه چیز دارد اما در نتیجه نهایی فیلم کمبود هایی دارد. کمبود هایی که باعث میشود یک اثر شاخص ماندگار در ذهن مخاطب نباشد. اینکه میگویم فیلم سینمایی گُل های جنگ همه چیز دارد فقط کافی است به خلاصه  فیلم سینمایی گُل های جنگ دقت کنید. در خلاصه فیلم اینگونه آمده است.

خلاصه  فیلم سینمایی گُل های جنگ

در سال ۱۹۳۷ شهر نانجینگ در اشغال نظامیان ژاپنی است. جان میلر کریستین بیل یک آمریکایی متصدی کفن و دفن، برای شرکت در مراسم درگذشت یک کشیش به صومعه‌ای در این شهر می‌رود که پسر نوجوانی به نام جورج هوانگ تیانیوان سرپرست آن است و دختران نوجوان دانش آموز در آن تحصیل می‌کنند. کمی بعد گروهی از ن نیز به آن صومعه پناه می‌برند. یکی از آنها که انگلیسی می‌داند از جان درخواست می‌کند با توجه به اینکه ژاپنی‌ها به آمریکایی‌ها حمله نمی‌کنند، به فرار آنها از شهر کمک کند. جورج نیز از او می‌خواهد که دانش آموزان را از صومعه فراری دهد. جان به شکل سرگرم کننده‌ای تنش میان این جمع نامعمول و ناهمخوان را دنبال می‌کند. حضور گروه تازه وارد و دانش‌آموزان حتی به زد و خورد می‌انجامد. اما این فضا با حمله ژاپنی‌ها به صومعه دگرگون می‌شود.


فیلم سینمایی گُل های جنگ

نقطه ضعف و نقطه قوت فیلم سینمایی گُل های جنگ

انتخاب بازیگر

فیلم سینمایی گُل های جنگ یک نقطه ضعف اساسی دارد. سپردن نقش اول آن به کریستین بیل یک انتخاب اشتباه بوده است. در توانایی های کریستین بیل به عنوان یک هنرپیشه بین المللی هیچ شکی نیست. کریستین بیل نقش های پیچیده تر از این نقش را به بهترین شکل ممکن ایفا کرده است اما این نقش مناسب بازی او نیست.

گفته شده استیون اسپیلبرگ برای ایفای این نقش کریسیتین بیل را پیشنهاد داده است. با تمام احترامی که برای اسپیلبرگ و کارگردان فیلم ژانگ ییمو قایل هستیم اما باید عرض کنم نوع بازی کریستین بیل مناسب این نقش نبود و این انتخاب بازیگر به فیلم ضربه شدیدی زده است.

داشتن راوی

این فیلم به هیچ عنوان احتیاج به یک راوی نداشت. در بسیاری از صحنه های فیلم صدای راوی به جای آنکه به ارتباط مخاطب با فیلم کمک کند به آن ضربه میزند. انتخاب روایت شدن داستان از زبان راوی که فیلم زمان مناسبی برای شخصیت پردازی راوی به خرج نداده است از اساس اشتباه است و این فیلم از این مشکل به شدت رنج میبرد.

فیلم سینمایی گُل های جنگ

شخصیت پردازی

شخصیت کریستین بیل خوب پرداخت نشده است. او در یک شب مست میکند و میخواهد با یکی از ها معاشقه کند و صبح فردا میخواهد جانش را به خطر بیندازد و دانش آموزان را نجات دهد. دقیقا به همان سرعتی که لباس کشیش ها را می پوشد به همان سرعت هم متحول میشود.

ارتباط شخصیت ها با یکدیگر اصلا خط سیر صعودی ندارد. در این فیلم ما با سه شخصیت اصلی روبرو هستیم. کریستین بیل. نی نی. ژانگ شین‌یی. ارتباط این سه نفر هیچ زمان به پختگی لازم برای ارتباط برقرار کردن با مخاطب نمی رسد. این ارتباط در سراسر فیلم سرسری گرفته شده است و شخصیت های تخت و ارتباط مکانیکی در فیلم حکم فرماست.

فیلم سینمایی گُل های جنگ

موقعیت خوب

تجسم اینکه چندین دانش آموز کلیسا به همراه چندین در یک کلیسا گیر بیفتند جالب است. درگیری های آنان با یکدیگر و موقعیت جنگی که از خود گذشتگی طلب میکند. از خود گذشتگی هایی که هر یک از این دو دسته برای یکدیگر میکنند. بدون چشم داشت به جبران آن. کشیشی که کشیش نیست و فقط مامور کفن و دفن است و دلش میخواهد از موقعیت موجود نهایت استفاده را ببرد اما به مرور زمان متوجه میشود زمان استفاده فردی نیست و باید برای جمع کاری انجام دهد.

یکی از نکات مثبت فیلم بازی بازیگری است که هیچ نام و نشانی در سینما ندارد. Tianyuan Huang در نقش پسر بچه ای که مسئول کلیساست. مطمئنا بیشرین ارتباطی که در فیلم مخاطب با یک هنرپیشه  برقرار میکند نقش پسربچه است. او به قدری در نقشش فرو میرود که امکان ندارد با صحنه هایی که او گریه میکند مخاطب به گریه نیفتد. او شخصیت دانای فیلم است اما راوی نیست.

[caption id="attachment_1210" align="aligncenter" width="812"]فیلم سینمایی گُل های جنگ فیلم سینمایی گُل های جنگ[/caption]


فیلمبرداری فیلم به قدری خوب است که Zhao Xiaoding در صحنه های جنگی شما را به یاد فیلم نجات سرباز رایان خواهد انداخت. دوربین زمانی که نیاز است بر روی دست گرفته میشود تا مخاطب خودش را در وسط میدان جنگ تصور کند.نما های طولانی  از تعقیب و گریز ها فوق العاده در آمده است. شما به تمام معنا نگران سرنوشت هنرپیشه ها میشوید.

سخن پایانی فیلم سینمایی گُل های جنگ

فیلم سینمایی گُل های جنگ ارزش دیدن دارد. این فیلم با پایان درخشان خودش وقتی به پایان میرسد شما احساس نمی کنید زمانی که صرف دیدنش کرده اید حرام شده است. شما از فیلم راضی خواهید بود. حتی ممکن است بعضی از صحنه های فیلم را تا مدت ها در ذهنتان مرور کنید. یا حتی بعضی وقت ها دلتان بخواهد فیلم را جلو و عقب کنید و از بعضی از صحنه های فیلم لذت ببرید. یکی از تصمیمات درست کارگردان نشان ندادن سرنوشت عده ای از نقش هاست. کارگردان تصمیم میگیرد موقعیت را بچیند و مخاطب باید تصمیم بگیرد چه اتفاقی خواهد افتاد. این ترفند کارگردان به شدت در پایان فیلم خوب از کار در آمده است.

اما به دلیل ضعف هایی که بر شمردیم فیلم در تاریخ سینما ماندگار نشد. فیلم سینمایی گُل های جنگ به عنوان نماینده چین درجوایز اسکار ۸۴ام معرفی شد، اما در لیست نامزدهای نهایی قرار نگرفت.

عوامل فیلم

[caption id="attachment_1214" align="alignright" width="203"]پوستر فیلم سینمایی گُل های جنگ پوستر فیلم سینمایی گُل های جنگ[/caption]

کارگردان: Yimou Zhang

نویسنده: Heng Liu. Geling Yan

هنرپیشه ها: Christian Bale. Ni Ni. Xinyi Zhang


ویکی پدیا                    wikipedia                IMDB

تریلر فیلم                rottentomatoes         لیست جوایز  فیلم




moviedoc فیلم ,  ,های ,یک ,جنگ ,سینمایی ,    ,فیلم سینمایی ,گُل های ,سینمایی گُل ,های جنگمنبع

مردی که می‌خندد

سکانس پلان چیست ؟

خوف

فیلم کمدی خوب

سکانس پلان هایی که فراموش نمی شوند (قسمت دوم)

پنج سکانس پلان درخشان تاریخ سینما

ژانر جنایی

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

معرفی کالا سئو آموز شرکت بازسازی ساختمان جاذبه های گردشگری روستاهای گیلان 2020 canon-tamir تخفیف دونی وبلاگ جامع معماری Oscarfr9 Posto هواداران فرزاد فرزین معرفی کالا فروشگاهی